چهارشنبه 13 شهريورماه 1398
در آخرين روز كاري ساعت 8:26 ورود زدم وسعيد از همون جلوي در برگشت بره اهواز كه بقول خودش تداركات مراسم چند شب آينده محرم رو فراهم كنه !
هوا خوب شده و سه چهار روزي هست كه شرجي نيست .
امروز يه نامه براي واگذاري كانكس به خودم به مديرعامل خوارزمي نوشتم . اينو بعد از م با عليرضا صالحي و آنداژ انجام دادم قبلش هم حميد خيامي گفته بود كه برو پيش اين افراد . كانكس براي شركت ارزشي نداره ولي تشريفات واگذاريش دردسر سازه . تو نامه ام نوشتم كه اگه ميشه خارج از اين تشريفات مازاد و مزايده اينو به خودم بدن . ببينم چي ميشه ؟ اگه رئيس خوارزمي بخواد شدني هست . حتي شايد رباطيان هم بتونه در اين مورد برام كاري بكنه . يادم باشه كه شنبه حتما يه سري هم به اون بزنم .
نامه رو نوشتم براي عليرضا فرستادم اونم يه چند نكته اصلاحي رو گفت كه تو نامه وارد كردم و گفت الان خيلي نامه احساسي اداري و مانع و جامعي شده . ! كامله
اگه من جاي مدير عامل بودم هم كانكس رو بهت واگذار مي كردم هم مي گفتم يكي از دختراي مدت معين يا موقت يا رسمي شركت رو به انتخاب خودت بهت بدن كه تو كانكس تنها نباشي ! ( ايده خيلي خوبيه يادم باشه اگه اين عليرضا نامزد رياست جمهوري شد بهش راي بدم !)
نامه رو فرستادم براي خانوم مدحجي كه از طريق اتوماسيون براي مدير عامل بفرسته
كه ,نامه ,رو ,كانكس ,هم ,يه ,نامه براي ,واگذاري كانكس ,به خودم ,يه نامه ,نامه رو ,براي واگذاري كانكس
درباره این سایت